کنار میروم من از مسیر سرنوشت تو
اگر چه باز میشوم اسیر سرنوشت تو
زخاطرم نمی رود شبی که گرم وبی صدا
در دل مرا زدی ومن گشودم عشق را
تو میزبان من شدی در ازدحام بی کسی
ولی کنون که میروی برای من تو هر کسی
خدا نخواست تا برایت آشنا شوم
و آه آمد آن شبی که من زتوجداشوم
***************************************************
دیشبم باز خیالت به سرم غوغا کرد
اتشی در تنم انداخت تبی بر پا کرد
دفتر خاطره را باز گشودم از سر
چشم گردید و یکی خاطره ای بر پا کرد
حال مستی به سرم زد شعفی پیداشد
همت عشق عجب معرکه ای بر پا کرد
چشم شیدای تو بازم شرری بر دل زد
دری از دیده بغلطید دلم دریا کرد
سلام دوست عزیزم
بسیار زیبا اپ کردی ..
قالب وبلاگت خیلی زیباست عوضش نکن .
من به روز هستم به دیدارم بیا
خدانگهدار
سلام
وبلاگ خوبی داری
به منم سر بزن