تا تو با منی
بهار و هر چه سبز هست با من است
شراب زندگی به جام من
صفای زندگی به کام من
توئی شراب زندگی
توئی صفای زندگی
که با منی
تا تو با منی
من از تمام باغ ها و دشت ها
و از تمام بادها و آب ها
تهی است خاطرم
توئی تمام باغ ها
توئی تمام بادها و آب ها ودشت ها
که با منی
کنار آینه
نگاه کن شکنج زلف خویش را
نگاه کن من پریش را
من از هزار توی زلف تو
چگونه دست می کشم
که در هزارتوی گیسوان پر شکنج تو
دل من است ماندگار
چرا کنم هوای نو بهار
چون تو با منی
تا تو با منی
تمام زندگی و هر چه سبز هست با من است
تا تو با منی
تمام عشق های داغ داغ
تمام شعر های عاشقانه تمام شاعران روزگار با من است
تا تو با منی
کوه وآب و آبشاربا من است
بهارو هرچه سبزهست با من است
حسن شعله سعدی
آپ نمی کنی ... ؟!
؟!
؟!
؟!
سلام
من برگشتم
امیدوارم تاخیرم رو پذیرا باشید
بازهم منتظرتون می مونم
فعلا
بوی گندم مال من هرچی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
اهل طاعونی این قبیله مشرقیام
تویی این مسافر شیشهای شهر فرنگ
پوستم از جنس شبه پوست تو از مخمل سرخ
رختم از تاوله تنپوش تو از پوست پلنگ
بوی گندم مال من هرچی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
بوی گندم مال من هرچی که دارم مال تو
یه وجب خاک مال من هرچی میکارم مال تو
شبهامون آخ که چه تاریک و چه سرده
دلهامون جای غمه لونه درده
تو رو بی من، من رو دور از تو گذاشته
چی بگم با من و تو دنیا چه کرده
آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
تو دلم این همه غم جا نمیگیره
چی بجز غم داره اون دل که اسیره
گفتی از یاد میره این غمها یه روزی
تو دلم ریشه دوونده دیگه دیره
آسمون با من و تو قهر دیگه
هر کدوم از ما تو یک شهر دیگه
سلام
پیداتون نیست؟
امیدوارم شاد و سلامت باشید
آپم ...
( اگه هنوزم برات مهمه ... که بدونی ... و با خبر بشی )